بهشت کوچک

من باشم تو باشی ....

بهشت کوچک

من باشم تو باشی ....

حس من و همسر مهربانم

 

 

 

الان همسری سرکاره و من یه هفتس که تنها و بدون اون لالا میکنم .  

اما هردومون خوشحال هستیم .  

خوشحال از اینکه آزمایشام نرمال شده و میتونیم واسه آینده مون  

برنامه ریزی کنیم . روز شنبه میرم دکتر زنان و روز یک شنبه واسه دکتر 

تیروییدم نوبت دارم ...  

نمیدونم چرا و یا شایدم میدونم چرا اما خیلی دلم روشنه و هر دومون  

خیلی امیدوار هستیم .  

من با همسری خیلی خوشبختم و امیدوارم خدا بخواد خوشبختی مون 

تکمیل بشه ... 

وقتی برام از بودنش حرف میزنه چشم هر دومون پر از اشک میشه ... 

یادمه روزایی که واسه رسیدن به همسری دعا میکردم همیشه زیر  

بارون دعا کردن بیشتر می چسبید و به اینکه میگن زیر بارون دعا زودتر  

قبول میشه و درهای رحمت خدا بازه اعتقاد داشتم ... 

و حالا تو این روزا باز هم زیر بارون دعا میکنم ... 

نظرات 2 + ارسال نظر
فرنوش پنج‌شنبه 31 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 11:35 ب.ظ http://www.stopkalbim.blogsky.com

آخی عزیزم!
خیلی دوس دارم بدونم چن سالته؟ با شوهرت دوس بودی؟

آفرین یکشنبه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 01:51 ب.ظ

از خداوند می خوام به همین زودی آوای پاک یه کودک سالم و خواستنی فضای خونه تون رو پر کنه.آمین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد